آرایشگاه میدان

۷ بازديد
پل ساز خیلی زود مرد چاق و گنده سرش را از پنجره بیرون آورد و فریاد زد: «چی شده، همه آرایشگاه زنانه اینجا کر هستند؟ بفرمایید بچه‌ها، پل‌گردان کجسالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد؟» رسالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آبادش را بخواهید، آدم فکر می‌کند پل‌گردان توی جیبم سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد.

به او گفتم که نمی‌دانم پل‌گردان کجسالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد. اوه، اما عصبانی به نظر می‌رسید. صورتش خیلی قرمز و ریش‌هایش سفید بود و حدس می‌زنم حتماً به دستور دادن به مردم عادت داشته – به هر حال، قیافه‌اش این شکلی بود. او گفت: «من اینجا روی جزر هستم، آب هر دقیقه قطع می‌شود و هنوز باید به نورث بریجبورو آرایشگاه ونک برسم. این یک…» او گفت چه نوع بی‌احترامی‌ای بود، اما من به شما نمی‌گویم. اوه، او داشت دیوانه می‌شد.

او گفت: «من محکم و سریع در گل و لای وحشتناک گیر خواهم کرد، اگر تا چهل دقیقه دیگر از اینجا در اسلیپی هالو برنگردم و عبور نکنم – این کاری سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد که خواهم کرد!» با فریاد از او خوسالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آبادم که با قایق به خانه جیمی برود و ببیند خواب سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد یا نه. « خوابه! » این دقیقاً همان چیزی بود که او فریاد زد. «آیا بریجمن هنگام جزر آرایشگاه خیابان و مد کامل در این مسیر می‌خوابد؟ آیا او قوانین بندر و آبراه را نمی‌داند؟ من آن را برای او داغ می‌کنم… من این کار را خواهم کرد.» و سپس شروع به کشیدن سوت خود با سرعت بیشتر و بیشتری کرد.

وستی زمزمه کرد: «حتماً یکی بهش گوشت داده.» گفتم: «مطمئناً آدم خوبیه و شیطونه.» حتی وقتی داشتیم به سمت کلبه جیمی پارو می‌زدیم، می‌توانستم صدای فریادش را بین سوت‌ها بشنوم که می‌گفت پل‌بان را به خاطر فرار در هنگام جزر و مد و انداختنش در گل و لای، جریمه می‌کند. و جیمینی، باید اعتراف کنم که او مخالف این بود، چون جزر و مد پایین می‌آمد و زمانی که او به نورث بریج‌بورو می‌رسید و برمی‌گشت، شاید آب خیلی پایین می‌رفت. یک چیز، جیمی حق داشت آنجا باشد، مخصوصاً هنگام جزر و مد، این را می‌دانستم. اما حدس می‌زنم دلیل اینکه آنجا نبود این بود که هیچ چیز جز قایق‌های موتوری کوچک هرگز از رودخانه ما بالا نمی‌آمد و آنها همیشه می‌توانند به زیر آرایشگاه تهران آب بروند.

جیمی به خاطر پیری تنها زندگی می‌کند و همه افرادش مرده‌اند. به وستی گفتم شاید فقط خواب بوده، بنابراین کلی در زدیم، اما کسی در نزد. بعد فهمیدم که اصلاً آنجا نیست یا شاید مرده سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد. گفتم: «به هر حال، بهتر سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد بفهمیم، چون خیلی خنده‌دار سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد که او آنجا نیست، با توجه به اینکه او هیچ‌وقت آرایشگاه میدان جایی نمی‌رود.

تمام مدت صدای آن پیرمرد غرغرو را می‌شنیدیم که درباره بریج‌بورو و رودخانه‌مان داد و فریاد می‌کرد و می‌گفت اینجا اسلیپی هالو و دوپویل سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد و رودخانه گل‌آلود سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد.

اما اینطور نیست و باور نمی‌کنید؟ گفتم: «به هر حال، من می‌روم از پنجره‌ی انباری بالا بروم و ببینم جیمی مریض یا مرده سالن زیبایی , بهترین رنگ مو و انواع سامبره مو , سالن آرایش مو کراتینه مو , انواع مدل لایت مو و مدل هایلایت مو , آرایشگاه زنانه مو , بهترین سالن زیبایی در تهران , آمبره مو , مدل جدید عروس و بالیاژ مو , سالن زیبایی در سعادت آباد.» می‌توانستم ببینم که پی‌وی – نه دقیقاً ترسیده بود، اما کمی مضطرب بود، و باید اعتراف کنم که من هم همینطور بودم.

من و وستی پنجره انبار را باز کردیم، خیلی خب، چون جیمی حواسش نبود، چون فکر می‌کنم چیز قابل دزدی‌ای نداشت. وقتی وارد اتاق اول شدیم، کمی می‌لرزیدم، چون او آنجا خوابیده بود و فکر می‌کردم شاید مرده آنجا افتاده باشد. اما اصلاً آنجا نبود. همان‌جا ایستادیم و به هم نگاه کردیم و هر دو کمی عصبی بودیم، چون لباس‌های جیمی روی تخت و زمین پخش و پلا بود و یک صندلی هم افتاده بود و انگار کسی با عجله اتاق را زیر و رو کرده بود. در اتاق دیگر بسته بود و باید اعتراف کنم که حس باز کردنش را نداشتم. وستی با لحنی گرفته گفت: «شرط می‌بندم یکی ازش دزدی کرده و کشته.» گفتم: «همین فکرو می‌کنم ، و وقتی اون در رو باز کنیم می‌بینیم که مرده روی زمین افتاده، هان؟» گفت: «به هر حال، باید آن را باز کنیم.» به او گفتم: «اگر نمی‌خواهی، من آن را باز می‌کنم.» اما، به هر حال، هیچ‌کدام از ما آن را باز نکردیم. ما فقط آنجا ایستاده بودیم و من احساس وحشتناکی داشتم.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.